سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نغمه ی امید
 
قالب وبلاگ
ســـــــلام......
نمیدانم چرا رفتی 


نمیدانم چرا !!! شاید خطا کردم

و تو ... بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمیدانم کجا؟! تا کی؟! برای چه؟!
ولی رفتی ...

بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت ،
تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد

و بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود
و بعد از رفتن تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت
و من بی تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد

و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد
میدانم تو نام مرا از یاد خواهی برد

هنوز آشفته چشمان زیبای توام ... برگرد!
ببین که سرنوشت من چه خواهد شد
و بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت:
تو هم در پاسخ این بی وفاییها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم

و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر نمیدانم چرا !!!
شاید به رسم عادت\\\\\" پروانگی مان \\\\\"
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم.


[ پنج شنبه 90/12/4 ] [ 1:0 عصر ] [ کمیل ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

باز غبار غم برجان اندوهناکم نشسته باز ابرهای اندوه آسمان دلم را پوشانده و می فشارد گلویم را بغض فروخورده ام دلتنگم دلتنگ روزمرگی ، دلتنگ بیهودگی؛ چند روزی است که ای که به داغ عشق تو عالمی پر غوغا شده صبا دست خالی است... ای که به ناز حسنت دست خوبان همه ترنج گشته از بهر ما گوشه نشینان و سوته دلان پیرهنی ، عطری ، وعده ی دیداری بفرست تا باز شود دیده دنیا بینمان ورنه به حتم زاین دلتنگی جانکاه امید رها ئی نمی رود
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 50326